گوش یکی از اعضای مهم بدن است که از بخشهای مختلفی تشکیل شده و چند تا وظیفه مهم را در بدن برعهده دارد. این مطلب را تا آخر بخوان تا چیزهای بیشتری در مورد این عضو مهم از بدنت یاد بگیری.
گوش کن ببین در اطرافت چه صداهایی میشنوی؟ صدای دکمههای صفحه کلید، صدای موزیکی که از خانهی همسایه میآید، صدای عبور و مرور ماشینها در خیابان و دهها صدای دیگر.
صداها ممکن است خیلی آهسته، معمولی یا حتی خیلی بلند باشند. آنها همهجا هستند و تو دوتا عضو خیلی دوستداشتنی در بدنت داری که تمام صداها را میشنوند: گوشهایت!
گوشها همیشه مشغول جمعآوری و پردازش صداها و سپس فرستادن سیگنالهای صوتی به مغز هستند. اما این تمام کار آنها نیست، گوشها در حفظ تعال بدن هم به ما کمک میکنند. بدون گوشها، وقتی خم میشویم تا چیزی را از روی زمین برداریم نمیتوانیم تعادلمان را حفظ کنیم و خواهیم افتاد. عجیب و جالب است، مگر نه؟!
گوش از سه بخش مختلف ساخته شده است: گوش بیرونی، گوش میانی و گوش داخلی. این بخشها همه با هم کار میکنند تا تو بتوانی صداها را بشنوی و صدای گربه را از سوت قطار تشخیص دهی!
گوش بیرونی، گیرندهی قوی
گوش بیرونی همان بخشی است که به اسم لالهی گوش میشناسیم و میتوانیم آن را ببینیم. اگر دختر هستی احتمالاً دو تا سوراخ خیلی ریز روی هر لالهی گوش (در قسمت نرمه گوش) تو هست که از آن گوشواره میآویزی. وقتی که میخواهی یک راز مهم را به دوستت بگویی معمولاً دَرگوشی حرف میزنی و گوش بیرونی اولین بخشی است که آن راز را میشنود! کار اصلی گوش بیرونی جمع کردن صداها از اطراف است. همچنین این بخش شامل کانال گوش است، جایی که موم يا واكسِ گوش در آنجا ساخته میشود. موم گوش یک ماده چسبناک و خیلی تلخمزه است که از کانال گوش محافظت میکند (مبادا هوس کنی آن را بچشی!). یکسری مواد شیمیایی در موم گوش وجود دارد که با عفونتها و آلودگیهایی که ممکن است به گوش آسیب برساند، مبارزه میکنند. کار دیگر این موم جمعآوری آلودگیها و کثیفیها و تمیز نگه داشتن کانال گوش است. پس موم گوش فقط چرب نیست، چرب است و ماده اي مفید!
گوش میانی، لرزنده ای قوی
بعد از اینکه امواج صوتی یا همان صداها وارد گوش خارجی شدند، از کانال گوش عبور کرده و خودشان را به گوش میانی میرسانند. کار اصلی گوش میانی این است که امواج صوتی را بگیرد، آنها را به ارتعاش (همان لرزش) تبدیل کند و بفرستد به گوش داخلی. گوش میانی برای انجام این کار به عضوی به نام پردهی گوش نیاز دارد. پردهی گوش یک تکه پوست نازک است که مثل پوستهی طبل کشیده شده است. این پرده، گوش خارجي را از گوش میانی و استخوانچه هاي گوش جدا میکند. میپرسی" استخوانچه ها" چیستند؟ آنها سه تا از ریزترین و ظریفترین استخوانهای بدن هستند و عبارتند از:
• "چكشي" که به پردهی گوش وصل است.
• "سنداني" که به استخوان چكشي وصل است.
• "ركابي" که کوچکترین استخوان بدن بوده و به استخوان سنداني وصل است.
وقتی که امواج صدا به پردهی گوش میرسند باعث میشوند که این پرده بلرزد. پردهی گوش با لرزیدن خود استخوانچه ها را تکان میدهد. هر سه استخوان به ترتیب تکان خورده و اینجوری کمک میکنند که سفر امواج صدا به سمت گوش داخلی ادامه پیدا کند.
گوش داخلی: سیگنالهای عصبی از اینجا شروع میشوند
بالاخره صداها به شکل یکسری لرزش و ارتعاش به گوش داخلی میرسند و وارد حلزون گوش میشوند. حلزون گوش یک لولهی کوچک مارپیچ (به شکل خانهی حلزون) در گوش داخلی است که از یک نوع مایع پر شده است. وقتی که استخوانچهها تکان میخورند، این مایع را هم به حرکت وامیدارند. درست مثل سنگی که در آب آرام یک دریاچه میافتد و آن را پر از موج میکند.
داخل حلزون گوش سلولهای خیلی کوچکی هستند که با موهای ریزی پوشیده شدهاند. این موها آنقدر ریزند که بدون کمک میکروسکوپ دیده نمیشوند. البته درست است که خیلی کوچکند ولی واقعیت این است که خیلی هم مهم هستند. وقتی که صدا به حلزون گوش میرسد، ارتعاشات صدا باعث میشود که موهای روی سلولها تکان بخورند. حرکت این موها سیگنالهای عصبی ایجاد میکند که مغز آن را بهعنوان صدا تشخیص میدهد. مغز این سیگنالها را کنار هم قرار میدهد و بعد، آخ جون! میتوانی آهنگ مورد علاقهات را بشنوی.
شب یا روز، گوش تو را بیدار میکند!
گوشها کاری بیش از شنیدن انجام میدهند. آنها باعث حفظ تعادل انسان هم میشوند. در گوش داخلی، سه تا حلقهی کوچک بالای حلزون گوش هست که اسمشان مجاري نیمدایره است. این کانالها هم مثل حلزون گوش پر از مایع بوده و هزاران موی میکروسکوپی دارند.
وقتی که تو سرت را تکان میدهی، مایع داخل کانالهای نیمدایره هم حرکت میکند. این مایع، موهای ریز میکروسکوپی را تکان میدهد و به این ترتیب یک سیگنال عصبی تولید شده و به مغز میرود. در کمتر از یک ثانیه مغز مکان سر را مشخص میکند و به ماهیچهها فرمان میدهد که با حرکت صحیح خود، تعادل تو را حفظ کنند. بعضی وقتها ممکن است بعد از توقف حرکت سر، مایع داخل مجاري نیمدایرهای همچنان به حرکت خودش ادامه بدهد. برای اینکه بتوانی این اتفاق را درک کنی، یک آزمایش ساده انجام بده. یک لیوان را تا نصف از آب پر کن. حالا شروع کن به چرخاندن لیوان، آب داخل لیوان هم میچرخد. مگرنه؟ حالا اگر لیوان را متوقف کنی تا چند لحظه بعد از آن هم همچنان آب داخل لیوان به چرخیدن ادامه میدهد. این همان اتفاقی است که موقع تکان دادن سر، برای مایع داخل کانالهای نیمدایرهای میافتد. مثلاً فرض کن که در پارک تفریحی سوار یک چرخوفلک شدهای که دارد به سرعت دور خودش میچرخد. وقتی که بالاخره چرخش آن متوقف میشود، مایع کانالهای نیمدایرهای هنوز دارد حرکت میکند. برای همین هم موهای داخل کانال همچنان سیگنال حرکت به مغز میفرستند. این اتفاق باعث میشود که تو بعد از پیاده شدن از چرخوفلک احساس سرگیجه کنی. در این حالت مغزت دو پیغام مختلف دریافت کرده و گیج میشود. به محض اینکه مایع داخل کانالهای نیمدایرهای از حرکت بازایستاد، مغز پیغام درست را میگیرد و تو دوباره تعادلت را بهدست میآوری.
مراقب گوشهایت باش
گوشهایت از تو مراقبت میکنند، پس تو هم از آنها مراقبت کن. یکی از کارهایی که میتوانی برای محافظت از گوشهایت انجام دهی این است که در جاهای خیلی پرسروصدا مثل کارگاه فلزات یا چوببری در مدرسه از گوشیهای مخصوص استفاده کنی. همچنین سعی کن هیچوقت به موسیقی با صدای خیلی بلند گوش ندهی، مخصوصاً اگر در ماشین نشستهای یا داری با هِدفون آهنگ گوش میدهی.
و آخرین نکته این که هیچ چیز را داخل گوشهایت فرو نکن، حتی یک گوشپاککن پنبهای. به خاطر داشته باش که تنها یک چیز را اجازه داری در گوشهایت فرو کنی: آرنجت را. اگر ميتواني امتحان کن!
آیا صدای بلند موسیقی به گوشهایم آسیب میرساند؟
ها؟ میشود بلندتر صحبت کنی؟ آهان، تو میخواهی بدانی که آیا صدای بلند موسیقی به گوشهایت آسیب میرساند یا نه.
شاید دلت میخواهد صدای دستگاه پخش موسیقی را تا آخر بلند کنی و به آهنگ مورد علاقهات گوش دهی. اما اینجور مواقع معمولاً پدر یا مادرت میگویند: "قبل از اینکه کاملاً کَر شوی، صدای آن را کم کن!" خوب، آنها به نکته جالبی اشاره میکنند. صدای بلند میتواند هم به طور موقت و هم بهطور دائم قدرت شنوایی تو را کم کند. اگر صدا خیلی بلند باشد، حتی میتواند به کَر شدن کامل شخص منجر شود. اگر صداهای اطراف تو بهقدری بلند هستند که برای شنیده شدن صدایت مجبوری فریاد بزنی، پس این احتمال وجود دارد که یکی از بخشهای گوشَت در اثر این صدا آسیب ببیند. کم شدن موقتی قدرت شنوایی ممکن است بعد از اینکه در معرض یک صدای بلند قرار گرفتی اتفاق بیفتد. اگر اینطوری شود تو برای مدتی نمیتوانی خوب بشنوی، اما بعدش دوباره قدرت شنواییت برمیگردد و مثل قبل میشود.
تا حالا اصطلاح "زنگ زدن گوش" یا "گرفتن گوش" را شنیدهای؟ شاید این اتفاق قبلاً برای خودت افتاده باشد. وقتی که به یک موسیقی با صدای خیلی بلند گوش میدهی، ممکن است گوشَت زنگ بزند یا بگیرد. این مشکل موقتی است و بهزودی همهچیز به حالت عادی برمیگردد، اما قسمت خطرناک قضیه اینجاست که اگر تو بارها و بارها این کار را تکرار کنی ممکن است قدرت شنواییت برای همیشه کم شود و دیگر نتوانی مثل گذشته همهی صداها را خوب بشنوی. در ضمن یک نکته دیگر را فراموش نکن: صدای بلند موسیقی نه تنها به خودت آسیب میرساند، بلکه برای دیگران هم مزاحمت ایجاد میکند. شاید آهنگی که تو دوست داری، همان آهنگ مورد علاقهی همسایه طبقه بالایی نباشد!
استفاده زیاد از هِدفون هم میتواند باعث زنگ زدن و گرفتن گوش شود. در طولانی مدت هم شاید به کم شدن قدرت شنوایی شخص بینجامد. اما اگر به استفاده از هِدفون خیلی علاقه داری، دستکم هر چند دقیقه یکبار آن را از گوشهایت بیرون بیاور و بگذار گوشهایت کمی استراحت کنند.
اگر توصیههای بالا را جدی بگیری و آنها را به کار ببندی مجبور نیستی بعد از هر حرفی که دوستت میزند، مدام این کلمهها را تکرار کنی: "چی؟! چی گفتی؟! بلندتر...!"
--------------------------------------------------------------
مترجم علمی و داستان پرداز: مستانه زاده رفیع
منبع:
هفت سیب