پوست یکی از مهمترین اندامهای بدن و البته بزرگترین آنها هست. پوست تمام آنچه را که در بدن تو وجود دارد پوشانده و از آنها محافظت میکند. اگر پوست نبود، ماهیچهها، استخوانها و بقیهی اندامهای بدن همه آویزان میشدند. همچنین پوست وظایف خیلی مهم دیگری هم در بدن ما بر عهده دارد. پس بیا بیشتر در مورد آن بدانیم.
زود، تند و سریع بگو بزرگترین اندام بدن اسمش چیست؟
شاید تعجب کنی اگر بفهمی که جواب، پوست است. ممکن است حتی آن را جزو اندامهای بدن هم به حساب نیاورده باشی. اما واقعیت این است که پوست یکی از مهمترین اندامهای بدن و البته بزرگترین آنها هست. پوست تمام آنچه را که در بدن تو وجود دارد پوشانده و از آنها محافظت میکند. اگر پوست نبود، ماهیچهها، استخوانها و بقیهی اندامهای بدن همه آویزان میشدند. پس واقعاً کملطفی است که آن را بهعنوان یک اندام در نظر نگیریم. پوست وظایف دیگری هم در بدن برعهده دارد:
• از بدن ما محافظت میکند.
• دمای بدن را در تعادل نگه میدارد.
• به ما کمک میکند که اجسام را لمس کنیم. حس گرمی و سردی، نرمی و زبری و... هم به کمک پوست است (حس لامِسه).
لایههای پوست
پوست بدن از سه لایه اصلی تشکیل شده است که هرکدام نقش مهمی را برعهده دارند. اسم لایهی بیرونی پوست،" اپي درم" است و همان لایهای است که تو میتوانی آن را ببینی.
چند لحظه به دستهایت نگاه کن. اگرچه نمیبینی که چه اتفاقاتی در پوستت و زیر آن میافتد، اما اپي درم به شدت درحال کار و تلاش است. در زیر این لایه سلولهای جدید پوست در حال شکلگیری هستند. وقتی که سلولها ساخته و آماده شدند، شروع میکنند به حرکت به سمت بالای اپي درم . این سفر بین 2 هفته تا یک ماه طول میکشد و همینطور که سلولهای جدید به حرکت خودشان بهطرف بالا ادامه میدهند، سلولهای قدیمیتر نزدیک به بالای لایه میمیرند و به سطح پوست میآیند. آنچه که تو روی دستت (و هرجای دیگری از بدنت) میبینی، در واقع سلولهای مردهی پوست هستند.
خداحافظ سلولهای پوست
سلولهای پوست قوی و محکم هستند تا بتوانند خیلی خوب بدن را پوشش داده و از آن محافظت کنند. اما آنها فقط برای مدتی میتوانند اینجوری باشند و بعدش ضعیف میشوند. با اینکه تو نمیتوانی تمام اتفاقاتی که در پوست میافتد را ببینی، اما همهی ما در هر دقیقه از روز حدود 30 تا 40 هزار سلول مردهی پوست را از دست میدهیم. بنابراین هر کدام از ما سالیانه حدود 4 کیلوگرم سلول پوست مرده خواهیم داشت! اما جای نگرانی نیست. اپي درم همیشه درحال ساختن سلولهای جدیدی است که بالا میآیند و جای قدیمیها و مردهها را میگیرند. 95 درصد سلولهای لایهی اپي درم کارشان ساختن سلولهای جدید است، یعنی از هر 100 سلول، 95 تای آنها این وظیفه را برعهده دارند. اما 5 درصد بقیه چی؟ خوب، آنها مادهای میسازند که اسمش مِلانین است و رنگ پوست را بهوجود میآورد. هرچهقدر که پوست تو ملانین بیشتری داشته باشد، رنگ آن تیرهتر خواهد بود. وقتی که زیر نور خورشید قرار میگیری، این سلولها ملانین بیشتری میسازند تا از پوست تو در مقابل آفتابسوختگی محافظت کنند. برای همین است که اگر مدت زیادی زیر نور خورشید قرار بگیری، رنگ پوستت تیرهتر میشود. با وجود این که ملانین یک مادهی قوی است، اما به تنهایی از عهده محافظت از پوست تو در مقابل نور شدید خورشید برنمیآید. برای همین هم باید موقع قرار گرفتن زیر نور مستقیم خورشید حتماً از ضدآفتاب استفاده کنی و لباسهایی بپوشی که از رسیدن اشعههای زیانآور خورشید به پوستت جلوگیری کنند (مثلاً کلاه آفتابگیر روی سرت بگذاری). اگر الان مراقب پوستت باشی، میتوانی از بیماری سرطان پوست در بزرگسالی جلوگیری کنی.
دِرم، لایه دوم پوست
لایهی بعدی که درست زیر اِپي دِرم قرار دارد، اسمش دِرم است که دیده نمیشود. این لایه شامل عصبها، رگهای خونی، غدههای چربی و غدههای عرق است. دو مادهی سخت و چسبناک به اسم کُلاژن (بگو: کُ+لا+ژِن) و اِلاستین (بگو: اِ+لاس+تین) هم در این لایه وجود دارند. عصبهایی که در دِرم وجود دارند، موقع لمس اجسام به تو میگویند که چه چیزی را حس میکنند. آنها همکاری نزدیکی با مغز و سیستم عصبی دارند و پیغامهای خود را در مورد جسمی که لمس شده به مغز میفرستند. اینجوری است که تو با چشم بسته هم میتوانی بفهمی به قوری چای داغ دست زدی یا لیوان آب سرد؟ برگ نرم یک گیاه را لمس کردی یا سطح زبر توپ بسکتبالت را؟
بعضی وقتها که این عصبها چیزهای خطرناکی را حس میکنند، با همکاری سریع ماهیچهها میتوانند تو را از خطر دور کنند. مثلاً ممکن است تو به یک اتوی داغ دست بزنی، عصبها بلافاصله پیغام میدهند: "وای! این خیلی داغ است!" این پیغام خیلی سریع به مغز منتقل میشود و مغز فوراً به ماهیچههای دست تو فرمان میدهد که خودشان را کنار بکشند. تمام این اتفاقات در کمتر از یک ثانیه اتفاق میافتد، بدون اینکه تو حتی در موردش فکر کنی. اما تصور کن اگر قرار بود این فرایند مثلاً 5 دقیقه طول بکشد، چه اتفاقی میافتاد؟ ممکن بود 5 دقیقه دستت را روی اتوی داغ بگذاری و حتی متوجه نشوی که پوست دستت دارد میسوزد!
یک عالمه رگ خونی در دِرم
دِرم تعداد خیلی زیادی رگهای خونی دارد که سلولهای پوست را سالم نگه داشته و اکسیژن و مواد غذایی لازم را به آنها میرسانند، بعد هم زبالهها را از سلولها بیرون میبرند. بعضی از این رگها که بزرگتر و ضخیمتر هستند از روی پوست هم دیده میشوند. اما رگهای خونی پوست آدمهای میانسال و پیر راحتتر از بچهها دیده میشود. نگاهی به دستهای مادربزرگت بینداز، در مقایسه با دستهای خودت رگهای بیشتری را میبینی، نه؟ دلیلش این است که وقتی دِرم پیر میشود، نازکتر شده و داخلش راحتتر دیده میشود. علاوه بر این، دِرم خانهی غدههای چربی هم هست، همان غدههایی که چربی طبیعی پوست را میسازند. چربی در این لایه ساخته میشود و بعد به سطح پوست میآید تا پوست تو را نرم و شفاف کرده و از آن محافظت کند.
همانطور که گفتیم، غدههای عرق در اِپي دِرم وجود دارند. همهی ما – حتی اگر خودمان احساس نکنیم- مدام کمی عرق میکنیم. این عرق از طریق سوراخهای ریز پوست که به آنها منافذ پوستی گفته میشود، از بدن بیرون میآید. وقتی که چربی پوست با عرق مخلوط میشود، یک لایهی محافظ میسازد که کمی چسبناک است.
لایهی سوم: زير جلد
سومین و پایینترین لایهی پوست اسمش لایهی زير جلدي است. بیشترین بخش این لایه را چربیها تشکیل میدهند. این لایه به گرم ماندن بدن کمک میکند و ضربههای احتمالی به بدن را میگیرد. همچنین لایهی زر جلدي باعث میشود که تمام بافتها درست زیر پوست بمانند. ریشهی موهای بدن در این لایه قرار دارند. هر تار مویی که روی بدن تو هست، در یک لولهی کوچک داخل پوست به اسم فولیکول (بگو: فُ+لی+کول) رشد میکند. ریشهی هر فولیکول در لایهی زير جلدي است و تا لایهی دِرم ادامه پیدا میکند. فولیکولهای مو در همهجای بدن – بهجز لبها، کف دستها و کف پاها- وجود دارند. بعضی از جاهای بدن نسبت به جاهای دیگر فولیکولهای بیشتری دارند. مثلاً روی سر تو به تنهایی بیشتر از 100 هزار فولیکول مو وجود دارد! در لایهی دِرم به هر کدام از فولیکولهای مو یک غدهی کوچک چربی وصل است که چربی خود را به مو میدهد، چربی به آرامی روی تار مو را میپوشاند و باعث درخشندگی آن میشود. اما اگر فاصلههای حمامهای تو زیاد شود، احتمالاً متوجه میشوی که موهایت بیش از حد چرب شدهاند. دلیلش این است که لایههای چربی روی هم جمع میشوند و هم درخشندگی مو را از بین میبرند و هم باعث میشوند که مو کثیف به نظر برسد. حالا وقت یک حمام دلپذیر است!
پوست هم تو را گرم میکند و هم سرد
اگر تو زیادی احساس گرما یا سرما کنی، پوست میتواند به کمکت بیاید. رگهای خونی، موها و غدههای عرق با هم کار میکنند تا دمای بدن تو را در مقداری که باید باشد، نگه دارند. اگر در یک روز گرم تابستان تصمیم بگیری که برای دویدن به پارک بروی، بدنت بیش از حد گرم میشود و عرق کردن میتواند دمای بدنت را پایین بیاورد. اگر هم در هوای سرد برای بازی بیرون بروی، دمای داخلی بدنت از آن مقداری که باید باشد، کمتر میشود. در هر دو حالت، پوست میتواند کمکت کرده و از تو محافظت کند.
میدانی؟ بدن تو خیلی باهوش است و میداند که چگونه دمای خودش را در مقدار درست که 37 درجه سانتیگراد است، نگه دارد تا سلولهای بدن سالم بمانند. پوست به پیغامهایی که توسط هیپوتالاموس (بگو: هی+پُ+تا+لا+موس) فرستاده میشود، پاسخ میدهد. هیپوتالاموس غدهای است که دماسنج داخلی بدن محسوب میشود. اگر در یک روز گرم شروع به دویدن بیرون از خانه کنی، غدهی هیپوتالاموس سیگنالهایی به رگهای خونی میفرستد تا بخشی از گرمای بدن را خارج کنند. رگها خون گرم را به سطح پوست نزدیک میکنند و به این ترتیب باعث خنکتر شدن آن میشوند. برای همین است که وقتی ورزش میکنی و میدوی، صورتت قرمز میشود. برای خنک کردن تو غدههای عرقی دست به کار میشوند، آنها مقدار زیادی عرق تولید میکنند تا از بدن خارج شده و گرما را هم با خودشان ببرند. هرچهقدر که تو بیشتر گرمت باشد، غدهها هم عرق بیشتری میسازند. وقتی که عرق به سطح پوست رسید، تبخیر میشود (یعنی از حالت مایع به بخار تبدیل میشود) و تو احساس میکنی که خنکتر شدهای.
اما وقتی که سردت میشود چه اتفاقی میافتد؟ خوب، در اینجور مواقع رگهای خونی تا حد امکان باریکتر میشوند تا نگذارند خون گرم به سطح پوست نزدیک شده و گرمای آن از راه پوست خارج شود. تا حالا شده از شدت سرما تنت مورمور شود؟ این اتفاق به دلیل واکنشی است که ماهیچههای کوچکی در زير پوست نسبت به سرما نشان میدهند. آنها موهای روی سطح پوست را به سمت بالا هُل میدهند و موها سیخسیخ میشوند. اینجوری است که تو میگویی: "وای! از سرما تنم مورمور شده!"
پوستت را تمیز نگه دار
بهترین کاری که میتوانی برای خدمت به بزرگترین اندام بدنت انجام دهی تمیز نگه داشتن آن است. برای شستوشو از آب ولرم و صابون مناسب پوست خودت استفاده کن. بعضی از آدمها پوست چربی دارند، یعنی غدههای چربی پوستشان چربی زیادی میسازد. بعضیها هم پوستشان خشک است، یعنی مقدار چربی که غدههای چربی میسازند از حد طبیعی کمتر است. برای تمام انواع پوست، صابونهای مخصوص وجود دارد که میتوانی به کمک پدر و مادرت یکی از آنها را انتخاب کنی. اما اگر دچار مشکل پوستی خاصی هستی یا پوست خیلی حساسی داری، بهتر است با پزشک متخصص پوست مشورت کنی.
یکی دیگر از راههای مراقبت از پوست، دوری از نور مستقیم خورشید است. استفاده از کرم ضد آفتاب و لباس و کلاه مناسب موقع قرار گرفتن طولانی زیر نور خورشید ایدهی خیلی خوبی است.
همچنین یادت باشد که اگر جایی از پوستت زخم شد، حتماً روی آن را با گاز استریل یا نوار زخم بپوشانی تا میکروبها نتوانند وارد پوستت شوند. این کار از عفونتها جلوگیری میکند.
--------------------------------------------------------------
مترجم علمی و داستان پرداز: مستانه زاده رفیع
منبع:
هفت سیب